توروح چینی ها!

ساخت وبلاگ
اینهمه میگن جنس ایرانی بخرید خو حتما حکمتی داره دیگه! 

صبح دیرازخواب بلندشدم و سریع لباس پوشیدم و خواستم یه لنگ پارو بکنم تو یه لنگه شلوارکه پام رفت رووش و باعث شد زیپ شلوار جربخوره! ازطرفی اون یکی شلوارمم انداخته بودم تو لگن که بشورم ومجبورشدم همین جر خورده رو بپوشم! به امیداینکه زیپش دیده نشه که خداییش دیده هم نمی شد!

خداییش جنس چینی نخریدوایرانی بخریدکه کیفیتش بهتره!

رسیدم شرکت ودم صبحی گوشی رو میززنگ خوردو منشی مدیرعامل گفت برم پیشش! منم دوان دوان رفتم اتاقش و روبه رووش ایستادم و گفتم:

جاااااانم رئیس امری داشتید!؟

رییس جوون هم داشت اوامرش می فرمودکه یهو سکوت اختیارکرد وخیره به یه نقطه موندو درهمون نقطه گم شد!

بعد یه مکث چند ثانیه ی فرمودن:

آقای...اگه واسه ما احترام قائل نیستی حداقل واسه خودت احترام قائل شو!

عرض کردم: عذرمیخوام خطایی ازمن سرزده!؟بی احترامی خدایی نکرده نسبت به شماداشتم!؟

فرمودن که: شمالطف کنید قبل اومدن سرکار به وضعیتتون برسیدو کم وکسریتون برطرف کنید وبعدتشریف بیاریدسرکار.ویه اشاره به اونجای بنده انداختن و سرشون پایین انداختن وسکوت اختیارکردن!

بنده هم فراموش کرده بودم که مشکل زیپ شلوار دارم و درذهنم چندثانیه ی فکرهای منفی هجده کرده و بعد یه نگاه که به اونجام انداختم تازه فهمیدم که منظورش اونجام نبوده بلکه...!

کثافت مرض بااین ذهن کثیفت!(خودم عرض کردم!)

خلاصه که چیزی نگفتم و باصورتی سرخ شده زدم بیرون!

شماچه دوستی هستین که صبح ها مشکلاتم یادآوری نمی کنید!؟

همین میخواستین که آبروم بره!؟که خدای نکرده اخراج بشم!؟ باهمتون قهرم! :((((

حالا بیادنبال نخ وسوزن بگرد!

+ نوشته شده در  یکشنبه هفتم خرداد ۱۳۹۶ساعت 9:57  توسط آقای ج  | 
زندگی همین است...
ما را در سایت زندگی همین است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-haminasto بازدید : 63 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 17:02