اطلاعات!

ساخت وبلاگ
صف نونوایی ایستاده بودم،دوتا پسر دبیرستانی هم پشت سرم تو صف بودن و باهم حرف می زدند.یکیشون می گفت:

این آقاهه رو می بینی جلومونه؟ این تازه اومده تو محلمون و تنها زندگی می کنه.می بینی ته ریش داره و لباس استین بلند پوشیده؟ باهیشکی رفت وآمدنداره.بنظرت کارش چیه؟ من ازیکی شنیدم که تو سازمان اطلاعات کار می کنه! مراقب خودت باش پیشش سوتی ندی و بادوست دخترت...  دیگه بقیه حرفهاش گنگ بود ونفهمیدم چی گفت!

بعضیهااگه حرف نزنن بهشون انگ لال بودن میزنن!؟ یا حرف تو گلوشون گیرمی کنه وخفه میشن!؟ حالا حرف میزنی چرا به دروغ آخه!

هیچی نگفتم بهش وگذاشتم تو جهالتش بمونه!

من واطلاعات!!!؟

+ نوشته شده در  سه شنبه دوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 12:24  توسط آقای ج  | 
زندگی همین است...
ما را در سایت زندگی همین است دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zendegi-haminasto بازدید : 54 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 17:02