چشمهارو کامل بازکردیم ودیدیم درآفتابه هم آب لا موجود! دستمال توالت هم که الان چند روزه قصد خریدش داشتم اماتنبلی کردم ونخریدم! پس چه خاکی به سرم باید بریزم درحالیکه نیم ساعت دیگه باید خودم به سرویس شرکت برسونم! درخونه هم کسی نیست یه چیکه آب بدستمون برسونه واین یکی ازبزرگترین معضلات تنهازندگی کردن وتنهابودنه.
شماباشید چکار می کنید!؟ من که راهی به ذهنم نرسیدجز نشستن به همون حالت ومنتظربودن که آب بیاد!
وچه فکرها که نکردم وچه راه حلهایی دراون یک ساعت به ذهنم نرسید.باورکنید پیچیده ترین مسائل زندگی میشه دراین مکان به راحتی حل کرد.
به نتایج جالبی هم رسیدم! اینکه تعداد کاشی های توالت ۱۶۶ تاست !ویااینکه سوسک لعنتی دیشب ازکدوم سوراخ اومده بود بیرون! وخیلی فکرهاکه زشته بگم!زشته زشت!
یه ساعت تموم به همون حالت نشسته بودم وجفت پاهام بخواب رفته بودن و واسه اینکه دردش بیشترنشه هرچنددقیقه رو یه پا می نشستم!
اینکه آخرش چکارکردم بماندچون اولا خجالت میکشم که بگم،دوما حالتون بهم میخوره اگه بگم!
خلاصه که همیشه اول ازوجود آب مطمئن بشیدبعد وارد این اتاق فکر بشید! مرسی اه !
برچسب : نویسنده : zendegi-haminasto بازدید : 70