حالا امروز رفتم که همکارم پشت همین ساختمون صداش کنم که چشمم خورد به جناب رئیس که داره یواشکی سیگار می کشه!
شیطون وجودم یهو بیدار شد و مجبورم کرد دست به کاری بزنم!
آروم از سمت پشتش رفتم سمتش و بهو گفتم رئیس رئیس سیگارت بنداز پایین!
بنده خدا ترسید وهول کرد و سیگارش پرت کرد به کنارو زل زد بهمن وگفت چرا!؟
گفتم آخه رئیس تو دوربین می بینتت!
یه چند ثانیه خیره شد و بعد که حالش جااومد گفت:
رئیس که منم!
خیلی...!(یه چی گفت که سانسور شد)
آخ که دلم خنک شد.آی خنک شد.آی خنک شد!
یه لبخندموزیانه زدم وگفتم سیگارنکش بجاش پفک بخور!خوبه برات!!:)))
برچسب : نویسنده : zendegi-haminasto بازدید : 59